تربچه!

3 سفر!

سلام گلکم خوبی مامانی؟ مامان جون خدیجه و باباجون منصور دیروز رفتن کربلا. امروز صبح هم از مرز تماس گرفتن  وگفتن دیگه گوشی خاموش میشه تا هتل که سیم کارت عراقی بگیرن. ان شاالله سفرشون بی خطر باشه. خیلی دوست داشتم ما هم باهاشون بریم اما این روزها سر بابا سینا خیلی شلوغه. حالا بابایی بهم قول داده 1ماه دیگه یک سفر درست و حسااااااااابی با هم بریم  یا دبی یا مالزی. من دوست داشتم بریم ترکیه اما بابایی میگه اون موقع هوا سرده و سفر بهمون نمی چسبه  درست هم میگه. دبی دوست ندارم, آخه برا خرید که نمی خوایم بریم, جای تاریخی یا طبیعت هم که نداره. برا همین نظرم روی مالزی هست.  هفته ی دیگه عمو سعید داره می...
3 مهر 1392
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به تربچه! می باشد